خبرگزاری حوزه | به طور کلی هر نوع کالا و محصول، در اشکال مختلف، چه به صورت مکتوب و یا غیر مکتوب که در عرصههای آموزشی، هنری، تفریحی، سرگرمی و مذهبی مورد استفاده قرار میگیرد را میتوان «کالای فرهنگی» نامید.
در هر جامعه و در هر برههای از زمان دستهبندیهای گوناگونی از این کالاها ارائه شده است. در عصر حاضر کالاهای فرهنگی را میتوان به کالاهای فرهنگی مختلفی دسته بندی کرد؛ از جمله کالاهای فرهنگی مکتوب مثل روزنامه و کتاب که بیشتر با آنها سر وکار داریم. همچنین برخی از کالاها که به واسطهی ابزار چشم و گوش دریافت میشود مثل رادیو و تلویزیون که به کالاهای سمعی و بصری خانگی معروف هستند. تئاتر و سینما نیز از دیگر کالاهای فرهنگی محسوب میشوند.
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، اینترنت نیز میتواند یک نوع کالای فرهنگی شبکهای بهحساب آید. کالاهای فرهنگی، ورزشی و سرگرمی مثل بازیهای رایانهای نیز نوع دیگری از کالاهای فرهنگی هستند.
در طول سالیان اخیر میزان گرایش، شیوه و روش ارائهی این کالاها دچار تغییرات بسیار زیادی شده است. از طرفی نوع دیدگاه و نگرش، ارزشها، سبک زندگی افراد مصرف کننده، میتواند مشخص کنندهی اولویتهای کلی آنها در رابطه با مصرف انواع کالاهای فرهنگی باشد.
سن، نژاد، سطح تحصیلات و نوع درآمد نیز شاخصهای تعیین کنندهی ذائقهی افراد در مصرف این نوع کالاها هستند. افراد از طریق مصرف درست این نوع کالاها میتوانند به بهبود سرمایهی فرهنگی و کاهش ناهنجاریهای اجتماعی کمک نمایند.
از میان این کالاهای فرهنگی، میزان مصرف کالاهای فرهنگی مکتوب (روزنامه، کتاب و...) به عنوان یکی از مهمترین کالای فرهنگی، وضعیت مطلوبی ندارد و در پژوهشها، مدت زمان اختصاص داده شده به مطالعهی این کالای فرهنگی، بسیار ضعیف اعلام گردیده است؛ عدم علاقه و عادت به مطالعه، بی نیاز دانستن خود از جویبار علم و دانش، کمبود زمان برای مطالعه و بالابودن قیمت کتاب میتواند از جمله مقولههای دخیل در پایین بودن سرانهی مطالعه باشد.
اگرچه افراد بنا بر دلایل مذکور، تمایل کمتری به استفاده و خرید کتاب به شکل فیزیکی آن نشان دادهاند اما فراهم شدن بسترهای نوین اطلاعاتی همچون اینترنت، موبایل و شبکه های اجتماعی، این امکان را به وجود آورده است تا مذاق افراد به سمت استفاده از فرمتهای جدید این نوع کالاهای فرهنگی تغییر یابد. ورود کتاب صوتی و پادکستها به دنیای امروزی یکی از فرمتهایی است که جایگاه ویژهای میان مخاطبین یافته است. دسترسپذیری اطلاعات در هر مکان و زمان، خوانش سریع کتاب، کیفیت مناسب، قدرت انتخاب بالا، شخصی سازی در دریافت محصول نهایی، مقرون به صرفه و محیط زیست یار بودن، همگی از جمله مواردی است که باعث شده، مخاطب را به سمت شنیدن کتاب به جای خواندن ترغیبکند.
از این رو، از آن جایی که مصرف کالاهای فرهنگی میتواند اثرات مثبت و سازنده و یا بالعکس، اثرات منفی و بازدارندهای در زندگی افراد در جامعه بر جای بگذارد و با توجه به این که استقبال مخاطبین از این دست کالاهای فرهنگی، میتواند به بالارفتن سرانهی مطالعه کمک نماید، لزوم برنامهریزی در خصوص الگوی مصرف کالاهای فرهنگی به عنوان یکی از مسائل مهم فرهنگی باید مورد توجه برنامهریزان فرهنگی کشور قرار گیرد.
همچنین باید در این زمینه تلاش شود تا کالاها چه از نظر محتوایی، چه فرهنگی و چه از نظر جذابیتهای بصری، بومی و دینی سازی مورد توجه قرار گیرد.
علاوه بر این باید تدابیری اندیشیده شود تا از صورت فیزیکی و کاغذی کتاب نیز غفلت ورزیده نشود. «خانواده» نیز عاملی اساسی در گسترش و ترویج فرهنگ و استفاده از کالاهای فرهنگی محسوب میشود و والدین باید در نهادینه سازی فرهنگ کتابخوانی در فرزندان از دوران کودکی کوشا باشند.
فاطمه فرهادیان- عضو گروه نویسندگی صریر